فرازهائي از كتاب« عادت هشتم » , اثر استفان كاوي
هنر نهم
اخبار،کتب،مقالات،پایان نامه های مدیریتی

 

عادت هشتم ، اثر استفان کاوی

 

فرازهائي از كتاب« عادت هشتم » , اثر استفان كاوي

 

 

-        سهل انگاري هرگز به عظمت منتهي نمي شود .( گوردون هينكلي )

-        دروغ گفتن سبب مي شود كه مشكل موجود , بخشي از آينده شود ,‌ اما حقيقت و راستگوئي مشكل را بخشي از گذشته مي كند . ( ريك پيتينو , ‌مربّي افسانه اي بسكتبال )

-        عشق يك فعل است . احساس عشق , ثمرة فعل عشق است .

-        در تمام جوامع عشق فعل است . آدم هاي منفعل از آن احساس مي سازند .

-        شما نمي توانيد همه چيز را تغيير دهيد . نمي توانيد اشخاص را تغيير دهيد . تنها مي توانيد خودتان را تغيير دهيد .

-        براي اينكه به واقع گوش بدهيد , ‌بايد به فراسوي زندگي خود برويد , بايد از محدوده معيارهاي سنجش خود بيرون بيائيد , بايد ارزش هاي مورد باورتان را كنار بگذاريد و از قضاوت و داوري دست بكشيد . اين مهارتي است كه بندرت شاهد آن هستيم .

-        سطوح متفاوت گوش دادن :

 

1.      ناشنيده گرفتن .               2. تظاهر به گوش دادن             3. گوش دادن انتخابي

 

 

-        انديشه خلق به معناي بيرون آمدن از انگاره هاي موجود براي نگاه كردن به امور به طرزي متفاوت است . ( دكتر اورارد دو بوند )

-        رهبري هنر توانمند ساختن ديگران است .

-        رهبري , نشان دادن ارزش و توانمندي اشخاص به آنها ، به گونه اي است كه به روشني وجود آنرا در خود احساس كنند .

-        سلطه بر اشخاص هرگز به آنها الهام نمي دهد كه در بهترين و بيشترين حد خود ظاهر شوند . در حد صداي واقعي خود ظاهر شدن موضوعي داوطلبانه است .

-        در تمامي سازمان ها نتايجي كه بدست مي آيد ، ناشي از همخواني كامل است . ( آرتور جونز )‌

-        بايد خودمان الگوي تغييري شويم كه ميخواهيم در جهان ايجاد كنيم . ( گاندي )

-        قرباني ديدن خود ,‌آيندة شما را خراب مي كند .

-        براي داشتن قدرت نفوذ در ديگران ( مثلاً رئيس يا هر كس ديگر )‌ ابتدا بايد داراي اعتبار برآمده از سابقه عملكرد و ويژگيهاي شخصيتي مناسب , باشيد . پس سعي كنيد سخن طرف مقابل را درك كرده و تحت تأثير آن قرار بگيريد . آنگاه آماده خواهيد بود كه نقطه نظرات و پيشنهادات خود را ارائه كنيد .

-        هر گاه فكر كرديد كه مشكلات را ديگران بوجود مي آورند ,‌ اين انديشه مشكل اصلي شماست .

-        خداوندا به من آرامشي عطا فرما تا آنچه را نمي دانم تغيير دهم بپذيرم ,‌ شجاعتي تا آنچه را كه مي توانم تغيير بدهم و درايتي ,‌ تا اين دو را از هم تميز دهم .

-        پنج سرطان عاطفي : انتقاد كردن ,‌ شكايت كردن , مقايسه نمودن ,‌ رقابت كردن , مسابقه دادن .

-        هرگز به افراد نگوئيد چه كنند , تا شما را با نبوغ خود به حيرت بيندازند . ( ژنرال جورج پاتون )‌

-        نود در صد ناكاميهاي رهبري ناشي از اشكالات شخصيتي است .

-        كسي نمي تواند در بخشي از زندگي خود كار درست و در بخشي ديگر كار غلط انجام دهد . زندگي مجموعه اي تقسيم نشدني است . ( گاندي )

-        وقتي قدرت را از مقام و سمت خود به عاريت مي گيريد ,‌ اما فاقد اقتدار اخلاقي هستيد , ضعف را به خود , به ديگران و به روابطتان راه مي دهيد . وابستگي ناسالم توليد مي كنيد .

-        فهميدن سخن ديگران به معني موافق بودن نيست . تنها معنايش اينست كه ببينيد ديگران چه مي گويند , از روح و ذهن و دل آنها آگاه شويد .

-        يكي از عميق ترين نيازهاي روح و روان انسان اينست كه فهيده شود . وقتي اين نياز بر آورده شود , توجه شخصي مي تواند به حل اشتراكي مشكل معطوف گردد . اما اگر اين نياز برآورده نشود , جنگ نقش ها شروع مي شود .

-        بيش از نود در صد مشكلات ارتباطي ناشي از تفاوت در درك معاني كلام است .

-        ساختار را ايجاد كنيد ، اشخاص مناسب را در مناصب درست (‌متناسب ) قرار دهيد ،‌ و از آنها حمايت كنيد , ‌به آنها ابزار لازم را بدهيد و بعد از سر راهشان كنار برويد و به آنها كمكي را كه احتياج دارند بدهيد .

-        در زمينه هدفهاي راهبردي مهم است كه شمار آنها معدود باشد , اولويت بندي شده باشند و قابل اندازه گيري باشند تا همه بدانند كه چگونه مي توانند به آنها تحقق  ببخشند .

-        چرا ؟ چه كسي ؟ چگونه ؟ و چه موقع ؟‌

-        كاركنان را در مشكل درگير كنيد و به كمك آنها دنبال راه حل بگرديد .

-        هيچ اسبي تا مهار نشود به جائي ( مقصدي ) نمي رسد . هيچ بخار و هيچ سوختي تا محدود نشود چيزي را به جلو نمي برد . هيچ نياگارائي تا هدايت نشود تبديل به روشنايي نمي شود . هيچ زندگي اي تا متمركز ,‌ متعهد , و با انضباط نباشد به عظمت نمي رسد . ( هنري امرسون )‌

-        آنچه را مي خواهيد رشد بدهيد ,‌‌ آبياري كنيد . اگر نظام ارزشي به همكاري و همكوشي بها بدهد , نظام جبراني بايد به همكاري و همكوشي منجر گردد . اين بدان معنا نيست كه تلاش و عملكرد فردي نبايد مورد توجه قرار بگيرد .

-        دمينگ معتقد بودكه بيش از 90 درصد مشكلات سازماني ,‌ ساختاري هستند . مشكل از آن رو بروز مي كند كه اشكالي در كار نظام ها يا ساختارها وجود دارد . او معتقد است كه اين مشكلات ناشي از كاركنان و كار نيروي انساني نمي باشد .

-        نظام ها ، ‌ساختارها و فرايند ها بايد از انعطاف كافي برخوردار باشند تا بتوانند خود را با واقعيت تغيير همگام سازند . با اين حال بايد توجه داشت كه برخي از اصول تغيير ناپذير هستند .

-        به اعقاد جك ولش ( مدير عامل جنرال الكتريك ) رهبري تنها مختص مدير عامل نيست . بلكه اصول رهبري بايد در تمامي سازمان نهادينه شود .

-        بايد به مديران آموزش داد كه نه تنها بدانند چگونه با تغيير كنار بيايند , بلكه چگونه خود سبب ساز تغير شوند .

-        نظر شما چيست ؟ ( راز بهره گيري از نظر و توان ديگران )‌

-        اطمينان حاصل كنيد كه افراد مناسب را در زمان مناسب به كار مناسب گمارده ايد (‌ جيم كالنز )‌

-        بسياري از آنچه ما مديريت مي ناميم ,‌ در واقع سخت كردن اوضاع براي كار كردن ديگران است . ( پيتر دروكر )

-        بررسي ها نشان مي دهد كه وقتي از كارگر با دانش استفاده مي كنيد ,‌ كاركنان حقوق را در رتبه چهارم اهميت و بعد از اعتماد , ‌احترام و افتخار قرار مي دهند .

-        بسيار عالي و حياتي است كه در يك زمان فقط به ( يك يا ) ‌چند هدف معدود فكر كنيد . هر چه به تعداد هدف ها اضافه كنيد , ‌امكان دستيابي به آنها ضعيف تر مي شود .

-        بدون داشتن معيارهاي روشن و دقيق موفقيت ، كاركنان هرگز از هدف اصلي سر در نمي آورند . در اين وضعيت هر هدف را صدها نفر با صدها برداشت درك مي كنند .

-        صرف اينكه رهبران از هدفها با خبرند , ‌بدان معنا نيست كه كاركنان در خط مقدم فعاليت جائي كه اقدام صورت واقع بخود مي گيرد ,‌ از اين هدف ها آگاهند  .

-        هدفها تنها در صورتي تحقق پيدا مي كنند كه همه كاركنان بدانند چه بايد انجام دهند .

-        رهبري انتخاب است . سمت و مقام نيست . مي تواند در همه جا توزيع شود . در تمامي سطوح سازمان .

-        اگر روش هاي كاري اشخاص را سرپرستي كنيد ، نمي توايند از آنها انتظار داشته باشيد كه پاسخگوي شما باشند . در اين حالت شما مسئول نتايج مي شويد . قوانين ، جايگزين قضاوت ، خلاقيت و مسئوليت مي شود .

-        خدمت همان اجاره اي است كه براي زندگي در اين دنيا مي پردازيم . ( نيتون الدون تنر )

-        تجارت به مهم ترين نهاد در اين سياره تبديل شده است . نهاد غالب در هر جامعه اي بايد مسئوليت كل را عهده دار شود . اما تجارت تاكنون چنين نقشي نداشته است .

-        بازرگاني بايد پذيراي سنتي شود كه در تمامي تاريخ سرمايه داري از آن برخوردار نبوده است . سهيم شدن در مسئوليت كل . هر تصميمي كه گرفته مي شود , ‌هر اقدامي كه صورت مي گيرد بايد با توجه به اين مسئوليت نگريسته شود .

-        وقتي اطلاعات و دانش با هدف ها و اصول ارزشمند تركيب مي شود ,  شما به خرد مي رسيد .

-        خرد فرزند تماميّت است . تماميّت هم فرزند تواضع و شجاعت است .

-        تواضع مادر تمامي فضائل است . زيرا تواضع تصديق مي كند كه قوانين يا اصولي طبيعي وجود دارند كه حاكم بر عالم هستي هستند . آنها عهده دار امور هستند . ما نيستيم . غرور به ما مي گويد كه ما عهده دار امور هستيم . تواضع به ما مي گويد اصول را درك كنيم و بر اساس اين اصول زندگي كنيم . زيرا آنها حاكم بر نتايج اعمال و رفتارهاي ما هستند . اگر تواضع مادر است ,‌ شجاعت هم پدر خرد است . زيرا زندگي كردن پايبند به اصول , وقتي اين اصول متغير با هنجارها , ارزش ها و آداب و رسوم اجتماعي هستند ,‌ شجاعت بسيار مي خواهد .

-        خرد نصيب كساني مي شود كه وجدان خود را آموزش مي دهند و از آن اطاعت مي كنند .

-        خرد استفاده سودمند از دانش است .

-        خرد اطلاعات و دانشي است كه با مقصود و اصول عجين شده است .

-        وقتي اشخاص با اقتدار رسمي و سمت بالا حاضر نباشند كه از اقتدار خود مگر به عنوان آخرين چاره استفاده كنند ,‌ اقتدار اخلاقي شان افزايش مي يابد .

-        وقتي از سمت و مقام خود كسب قدرت مي كنيد ,  در سه زمينه توليد ضعف مي كنيد : در خود ,‌ در ديگران و در كيفيت رهبري . در اين حالت اعتماد هرگز رشد نمي كند .

-        زندگي يك مأموريت است . نه شغل يا حرفه , و هدف همة آموزش ها و تحصيلات ما اين است  كه بهتر بتوانيم خداوند را ارائه كنيم و مأموريت زندگي را به نام او در مسير خواسته هاي او به انجام برسانيم . ( استنيون ريچاردز )‌

-        خواستم خدايم را بيابم و موفق نشدم. خواستم روحم را پيدا كنم ,‌ و موفق نشدم . خواستم به برادرم خدمت كنم و نيازش را برآورده سازم و هر سه را يافتم . خدايم را ، روحم را و تو را           ( ناشناس )‌

-        هيچ هديه اي بالاتر از هديه اي كه وجدان انسان به سبب اداي وظيفه به او پيشكش مي كند وجود ندارد . ( چنبر دين )

-        براي هر كس در زندگي لحظه اي فرا مي رسد كه به شكلي مجازي دستي بر شانه اش مي خورد از او خواسته مي شود كار خاصي انجام دهد ، كاري منحصر به فرد , كاري مناسب با استعدادهاي او . چقد ر تأسف بار است اگر شخصي در‌ آن لحظه آمادگي نداشته باشد و يا براي انجام آن كار كه بهترين ساعت زندگي اش خواهد بود فاقد توانائيهاي لازم باشد . ( وينستون چرچيل )‌

-        تفاوت ميان كاري كه مي كنيم و كاري كه توانائي انجام دادنش را داريم , مي تواند اغلب مشكلات جهان را حل كند . ( ماهاتما گاندي )

-        هيچ چيز قدرتمند تر از طرحي نيست كه زمانش فرا رسيده باشد . ( ويكتور هوگو )‌

-        اغلب سازمان هاي ناموفق نمي توانند معايب خود را ببينند . مشكل آنها از اين جهت نيست كه نمي توانند مشكلات خود را حل كنند .‌ بلكه از اين جهت است كه نمي توانند مشكلات خود را ببينند . ( جان گاردنر )

-        اقتدار بخشيدن , ‌توانمنديهاي انسان را بدون نياز به انگيزه بيروني آزاد مي كند .

 

-        اغلب رهبران معقدند كه داشتن راهكارهاي متوسط و اجراي عالي بهتر ازداشتن راهكار عالي و اجراي ضعيف است .

 

 

·       وضوح = دانستن واضح اهداف واولويت هاي سازمان توسط همه .

·       تعهد = تعهد همگاني در قبال اهداف سازمان .

·       تبديل = دانستن همگاني اينكه چه كنيم تا گروه يا سازمان خود را در رسيدن به اهدافش ياري كنيم .

·       قادر سازي = وجود ساختار ، نظام يا آزادي كه بتوان كارها را بخوبي انجام داد .

 

·       همكوشي = تشريك مساعي همگاني در انجام كارها .

 

 

-        اشخاص تا زماني كه ارزشمندي خود را باور نداشته باشند ، نمي توانند روي ارزشمند بودن ديگران حساب كنند .

-        هزينه توليد سابقاً‌ 80 درصد مواد و 20 درصد دانش بود . حالا 30 درصد مواد و 70 درصد دانش است .

-        خلق ثروت حالا به جاي اينكه از ناحيه پول وا شياء‌ فراهم آيد , از ناحيه كاركنان فراهم مي آيد .

-        دراستقلال هدايت شده كاركنان , نقش مدير از سلطه گر به توانمند گر تغيير مي يابد .

-        اقتدار بخشيدن , نتيجه الگو سازي , مسير يابي و همخوان سازي مي باشد .

-        چه كسي بايد پيشرفت و موفقيت شخص را ارزيابي كند ؟ خود او . ارزيابي عملكرد سنتي يكي از اقدامات اشتباه مديريت در روزگار ماست .

 

-        اگر ديگران را پاسخگو , مسئول و انتخاب كننده به حساب نياوريم , به آنها توهين كرده ايم و شأن شان را زير پا گذاشته ايم .

 

 

·       دوستان گلم هنر نهم را از نظر علمی و فنی واصول و نحوه ارائه مطلب چگونه ارزیابی می کنید؟؟ خوشحال می شیم نظراتتون رو درمورد مدیریت مطالب بیان کنید. بی شک پیشنهادات شما خوانندی عزیز مورد استفاده ما در ارائه مطالب بعدی خواهد بود و لذا پیشا پیش از انتقادات و پیشنهاد های (نظرات) شما عزیزان تشکر می کنیم. محمد فاضل شوکتی

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط محمدفاضل شوکتی